خاطرات یک سمپادی
خــــــــــــدای من ! نه آن قدر پاکم که کمکــــم کنی و نه آن قدر بدم که رهـــایم کنی … میــــــــان این دو گمم ! هم خــــود را و هم تــــــو را آزار میدهم … هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنـــــــــی باشم که تو خواستی و هــــــرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهـــــــایم کنی … آنقدر بــی تو تنهــــــا هستم که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ” ! خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت رهـــایم نکن...
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
✘мɛиʋ✘
✘ᗩuтнσяƨ✘
✘Ɖayℓi✘
✘ᗩяcнιʌɛƨ✘
✘ƒяιɛиƉƨ✘
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دخمل سمپادی و آدرس intelligent.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
✘Ɖɛƨιɢиɛr✘
Shik Them